تولّد
امام زين العابدين عليه السلام :
كبَرُ ما يَكونُ ابنُ آدَمَ اليَومَ الّذي يَلِدُ مِن اُمِّهِ .
بزرگترين روز براى آدميزاد، روزى است كه از مادرش متولّد مى شود.
امام صادق عليه السلام :
أكبَرُ ما يَكونُ الإنسانُ يَومَ يُولَدُ ، و أصغَرُ ما يَكونُ يَومَ يَموتُ .
بزرگترين روز براى انسان، روزى است كه متولّد مى شود و كوچك ترين روز براى او روزى است كه مى ميرد.
امام رضا عليه السلام :
إنّ أوحَشَ ما يَكونُ هذا الخَلقُ في ثَلاثَةِ مَواطِنَ : يَومَ يُولَدُ و يَخرُجُ مِن بَطنِ اُمِّهِ فيَرَى الدُّنيا ، و يَومَ يَموتُ فيَرَى الآخِرَةَ و أهلَها ، و يَومَ يُبعَثُ فيَرى أحكاما لَم يَرَها في دارِ الدُّنيا .
وحشتناكترين زمان براى اين مخلوق سه جاست: روزى كه متولّد مى شود و از شكم مادرش بيرون مى آيد و دنيا را مى بيند، روزى كه مى ميرد و آخرت و اهل آن را مى بيند و روزى كه برانگيخته مى شود و احكامى (قوانينى) را مى بيند كه در سراى دنيا نديده است.
ارزش فرزند
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ لِكُلِّ شَجَرَةٍ ثَمَرَةً ، و ثَمَرَةُ القَلبِ الوَلَدُ .
هر درختى ميوه اى دارد و ميوه دل فرزند است.
امام على عليه السلام :
فَقْدُ الوَلَدِ مُحرِقُ الكَبِدِ .
از دست دادن فرزند، جگر سوز است.
امام زين العابدين عليه السلام :
مِن سَعادَةِ الرّجُلِ أن يَكونَ لَهُ وُلْدٌ يَستَعينُ بِهِم .
يكى از خوش بختى هاى مرد اين است كه فرزندانى داشته باشد كه كمك كار و ياورش باشند.
امام باقر عليه السلام :
مِن سَعادَةِ الرّجُلِ أن يَكونَ لَهُ الوَلَدُ يَعرِفُ فيهِ شِبهَهُ : خَلقَهُ ، و خُلقَهُ ، و شَمائلَهُ .
از خوشبختى مرد اين است كه قيافه و اخلاق و رفتار فرزندش شبيه خود او باشد.
الكافى :
إنَّ فُلانا ـ رجُلٌ سَمّاهُ ـ قالَ : إنّي كُنتُ زاهِدا في الوَلَدِ حتّى وَقَفتُ بِعَرَفَةَ ، فإذا إلى جانِبي غُلامٌ شابٌّ يَدعو و يَبكي و يَقولُ : يا ربِّ والِدَيَّ والِدَيَّ ، فَرَغَّبَني في الوَلَدِ حِينَ سَمِعتُ ذلكَ .
امام صادق عليه السلام نام مردى را برد و فرمود : گفت: من علاقه اى به داشتن فرزند نداشتم تا اينكه روزى در عرفه جوانى را در كنار خود ديدم كه دعا مى كرد و مى گريست و مى گفت: خدايا! پدر و مادرم، پدر و مادرم. از آن موقع كه اين را شنيدم به داشتن فرزند علاقه مند شدم.
فتنه فرزند
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أولادُنا أكبادُنا، صُغَراؤهُم اُمَراؤنا ، و كُبَراؤهُم أعداؤنا ، فإن عاشُوا فتَنُونا ، و إن ماتُوا أحزَنُونا .
فرزندان ما جگر گوشه هاى ما هستند، خرد سالانشان فرمانروايان ما هستند و بزرگترهايشان دشمنان ما، اگر زنده باشند بلاى جان ما هستند و اگر بميرند، باعث غم و اندوه ما مى شوند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الوَلَدُ مَجبَنَةٌ مَبخَلَةٌ مَحزَنَةٌ
فرزندان، ترسو كننده و بخل و اندوه آورند.
بحار الأنوار ـ به نقل از عبد اللّه بن بريده ـ :
سَمِعتُ أبي يَقولُ : كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَخطُبُ علَى المِنبَرِ فجاءَ الحَسَنُ و الحُسَينُ و علَيهِما قَميصانِ أحمَرانِ يَمشِيانِ و يَعثُرانِ ، فنَزَلَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مِن المِنبَرِ فحَمَلَهُما و وَضَعَهُما بَينَ يَدَيهِ ، ثُمّ قالَ : «إنَّما أمْوالُكُم وَ أوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ» .
از پدرم شنيدم كه مى گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله روى منبر مشغول ايراد خطبه بود كه حسن و حسين در حالى كه پيراهن قرمز رنگ پوشيده بودند و راه مى رفتند و به زمين مى خوردند، آمدند. رسول خدا صلى الله عليه و آله از منبر پايين آمد و آنها را برداشت و در كنار خود نشاند و سپس فرمود: «در حقيقت اموال و اولاد شما مايه آزمايش هستند».
امام على عليه السلام :
لا تَجعَلَنَّ أكثَرَ شُغُلِكَ بأهلِكَ و وَلَدِكَ ؛ فإن يَكُن أهلُكَ و وَلَدُكَ أولياءَ اللّه ِ ، فإنَّ اللّه َ لا يُضِيعُ أولياءهُ ، و إن يَكُونوا أعداءَ اللّه ِ فما هَمُّكَ و شُغُلُكَ بأعداءِ اللّه ِ ؟! .
بيشتر اوقات خود را صرف زن و فرزند خويش مكن ؛ زيرا اگر آنان دوست خدا باشند، خداوند دوستانش را وا نمى گذارد و اگر دشمن خدا باشند، چرا بايد همّ و غمت رسيدگى به دشمنان خدا باشد؟
امام على عليه السلام ـ در وصف حضرت عيسى عليه السلام ـ فرمود :
و لَم تَكُن لَهُ زَوجَةٌ تَفتِنُهُ ، و لا وَلَدٌ يَحزُنُهُ .
نه همسرى داشت كه مفتونش سازد و نه فرزندى كه باعث غم و اندوه او گردد.
امام صادق عليه السلام :
الوَلَدُ فِتنَةٌ .
فرزند مايه آزمايش است.
دوست داشتن فرزند
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أحِبُّوا الصِّبيانَ و ارحَموهُم .
كودكان را دوست بداريد و با آنان مهربان باشيد.
كنز العمّال :
عنه صلى الله عليه و آله ـ لَمّا خَرَجَ على عُثمانَ ابنِ مَظعونٍ و مَعَهُ صَبِيٌّ لَهُ صَغيرٌ يَلثِمُهُ ـ : ابنُكَ هذا ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ : أ تُحِبُّهُ يا عُثمانُ ؟قالَ : إي و اللّه ِ يا رسولَ اللّه ِ إنّي اُحِبُّهُ ! قالَ : أ فلا أزيدُكَ لَهُ حُبّا ؟ قالَ : بلى فِداكَ أبي و اُمّي ! قالَ : إنّهُ مَن يُرضي صَبِيّا لَهُ صَغيرا مِن نَسلِهِ حتّى يَرضى ، تَرَضّاهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ حتّى يَرضى .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به سوى عثمان بن مظعون رفت و ديد كه او پسر بچه همراه خود را مى بوسد، فرمود: اين بچه تو است؟ عرض كرد: آرى. فرمود: دوستش دارى، عثمان؟ عرض كرد: آرى به خدا، اى رسول خدا، او را دوست دارم! فرمود: آيا بر محبّتت نيفزايم؟ عرض كرد: چرا، پدر و مادرم فدايت. فرمود: هر كس كودك خردسالى از نسل خود را خوشحال كند، خداوند در روز قيامت او را خوشحال گرداند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن قَبَّلَ وَلدَهُ كَتَبَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ لَهُ حَسَنَةً ، و مَن فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ ، و مَن عَلَّمَهُ القرآنَ دُعِيَ بالأبَوَينِ فيُكسَيانِ حُلَّتَينِ يُضيءُ مِن نُورِهِما وُجُوهُ أهلِ الجَنَّةِ .
هر كه فرزند خود را ببوسد، خداوند عزّ و جلّ براى او يك ثواب مى نويسد و هر كه فرزندش را شاد كند، خداوند در روز قيامت او را شاد مى سازد و هر كه به او قرآن بياموزد [در روز قيامت ]پدر و مادرش فرا خوانده مى شوند و دو جامه بر آنان پوشانده مى شود كه از درخشش آن صورت بهشتيان مى درخشد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ درباره مردى كه گفت: من هرگز كودكى را نبوسيده ام. وقتى كه رفت ـ فرمود :
هذا رجُلٌ عِندي أنّهُ مِن أهلِ النّارِ .
اين مرد در نظر من از دوزخيان است.
مكارم الأخلاق :
عنه صلى الله عليه و آله ـ لَمّا قبّلَ الحَسَنَ و الحُسَينَ عليهما السلام فقالَ الأقرَعُ بنُ حابسٍ : إنّ لِي عَشرَةً مِن الأولادِ ما قَبَّلتُ واحِدا مِنهُم ! ـ : ما علَيَّ إن نَزَعَ اللّه ُ الرَّحمَةَ مِنكَ؟! ـ أو كَلِمَةً نَحوَها ـ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وقتى كه حسن و حسين عليهما السلام را بوسيد. اقرع بن حابس گفت: من ده فرزند دارم و تاكنون يكى از آنها را هم نبوسيده ام. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : به من چه ربطى دارد اگر خداوند رحم و مهربانى را از تو گرفته باشد؟! ـ يا جمله اى مانند اين فرمود ـ .
بحار الأنوار :
كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يُقَبِّلُ الحَسَنَ و الحُسَينَ فقالَ عُيَينَةُ ـ و في روايَةِ غَيرِهِ : الأقرَعُ بنُ حابِسٍ ـ : إنّ لِي عَشرَةً ما قَبَّلتُ واحِدا مِنهُم قَطُّ ! فقالَ عليه السلام : مَن لا يَرحَمْ لا يُرحَمْ . و في روايَةِ حَفصٍ الفَرّاءِ : فغَضِبَ رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله حتَّى التَمَعَ لَونُهُ و قالَ لِلرّجُلِ : إن كانَ اللّه ُ قَد نَزَعَ الرَّحمَةَ مِن قَلبِكَ فما أصنَعُ بِكَ ؟! مَن لَم يَرحَمْ صَغيرَنا و لَم يُعَزِّزْ كَبيرَنا فلَيسَ مِنّا .
رسول خدا صلى الله عليه و آله حسن و حسين را مى بوسيد . عيينه ـ و در روايت ديگرى: اقرع بن حابس ـ گفت: من ده فرزند دارم و هرگز يكى از آنان را نبوسيده ام. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه مهر نورزد، با او مهر ورزى نشود . و در روايت حفصِ فرّاء آمده است: رسول خدا چنان خشم گرفت كه رنگش برگشت و به آن مرد فرمود: اگر خداوند رحم و مهربانى را از دل تو كنده است، من با تو چه كنم؟! كسى كه با خردسالان ما مهربان نباشد و به بزرگ سالانمان احترام نگذارد، از ما نيست.
امام صادق عليه السلام :
قالَ موسَى بنُ عِمرانَ عليه السلام : يا ربِّ؛ أيُّ الأعمال أفضَلُ عِندَكَ ؟ فقالَ : حُبُّ الأطفالِ ؛ فإنَّ فِطرَتَهُم على تَوحيدي ، فإن اُمِتُّهُم اُدخِلْهُم برَحمَتي جَنَّتي .
موسى بن عمران عليه السلام گفت: پروردگارا! كدام عمل نزد تو برتر است؟ فرمود: دوست داشتن كودكان؛ زيرا سرشت آنان بر توحيد من است و اگر آنها را بميرانم، به رحمت خود به بهشتشان مى برم.
امام صادق عليه السلام :
إنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ لَيَرحَمُ العَبدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ .
خداوند عزّ و جلّ به انسان، براى محبت شديد او به فرزندش، رحم مى كند.
كودكى كردن با كودكان
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن كانَ عِندَهُ صَبِيٌّ فلْيَتَصابَ لَهُ .
هر كس كودكى دارد، بايد با او كودكانه رفتار كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن كانَ لَهُ صَبِيٌّ فلْيَتَصابَ لَهُ .
هر كس كودكى دارد، بايد با او كودكى كند.
بحار الأنوار ـ به نقل از جابر ـ :
دَخَلتُ علَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله و الحَسَنُ و الحُسَينُ عليهما السلام على ظَهرِهِ و هُو يَجثو لَهُما و يَقولُ : نِعمَ الجَمَلُ جَمَلُكُما ، و نِعمَ العِدلانِ أنتُما .
بر پيامبر صلى الله عليه و آله وارد شدم. ديدم كه حسن و حسين عليهما السلام بر پشت آن حضرت سوارند و پيامبر براى آنان زانو زده و خم شده است و مى فرمايد: چه شتر خوبى داريد و چه بار خوبى هستيد شما!
بحار الأنوار ـ به نقل از عمر بن خطّاب ـ :
رأيتُ الحسَنَ و الحُسَينَ على عاتِقَي رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، فقُلتُ : نِعمَ الفَرَسُ لَكُما ! فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : و نِعمَ الفارِسانِ هُما .
حسن و حسين را سوار بر دوش رسول خدا صلى الله عليه و آله ديدم. گفتم: چه اسب خوبى داريد شما. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: و چه سواران خوبى هستند آنها.
بحار الأنوار ـ به نقل از ابو هريره ـ :
سَمِعَ اُذُنايَ هاتانِ و بصُرَ عَينايَ هاتانِ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و هُو آخِذٌ بيَدَيهِ جَميعا بكَتِفَيِ الحَسَنِ و الحُسَينِ ، و قَدَماهُما على قَدَمِ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ، و يَقولُ : «تَرَقَّ عَينَ بَقَّة» قالَ : فَرَقِيَ الغُلامُ حتّى وَضَعَ قَدَمَيهِ على صَدرِ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ثُمّ قالَ لَهُ : اِفتَحْ فاكَ ، ثُمّ قَبَّلَهُ ثُمّ قالَ : اللّهُمّ أحِبَّهُ فإنّي اُحِبُّهُ . .
با اين دو گوش خود شنيدم و با اين دو چشم خود ديدم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله با هر دو دست خود شانه هاى حسن و حسين را گرفته بود و پاهايشان روى پاى رسول خدا صلى الله عليه و آله بود و آن حضرت مى فرمود: «چشم كوچولو ، بالا برو» . طفل بالا رفت تا پاهايش را روى سينه رسول خدا صلى الله عليه و آله گذاشت. حضرت فرمود: دهانت را باز كن و آن را بوسيد و فرمود: خدايا! او را دوست بدار كه من دوستش دارم .
امام على عليه السلام :
مَن كانَ لَهُ وَلَدٌ صَبا .
هر كه بچّه اى دارد بچّگى كند.
فرزند شايسته
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ الوَلدَ الصّالِحَ رَيحانَةٌ مِن رَياحِينِ الجَنَّةِ
فرزند صالح، دسته گلى از گل هاى بهشت است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الوَلَدُ الصّالِحُ رَيحانَةٌ مِن اللّه ِ ، قَسَمَها بَينَ عِبادِهِ
فرزند شايسته، دسته گلى است از جانب خداوند كه ميان بندگانش قسمت مى كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مِن سَعادَةِ الرّجُلِ الوَلَدُ الصّالِحُ
از خوشبختى مرد، داشتن فرزند شايسته است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَرَّ عيسَى بنُ مَريمَ عليه السلام بِقَبرٍ يُعَذَّبُ صاحِبُهُ ، ثُمّ مَرَّ بهِ مِن قابِلٍ فإذا هُو لَيسَ يُعَذَّبُ ، فقالَ : يا رَبِّ ،مَرَرتُ بهذا القَبرِ عامَ أوَّلَ و هُو يُعَذَّبُ ، و مَرَرتُ بهِ العامَ و هُو لَيسَ يُعَذَّبُ ! فأوحَى اللّه ُ جلَّ جلالُهُ إلَيهِ : يا رُوحَ اللّه ِ ، قَد أدرَكَ لَهُ وَلَدٌ صالِحٌ فأصلَحَ طَريقا و آوى يَتيما ، فغَفَرتُ لَهُ بِما عَمِلَ ابنُهُ
عيسى بن مريم بر گورى گذشت كه صاحب آن عذاب مى كشيد. سال بعد نيز بر همان گور گذشت و ديد ديگر عذاب نمى شود. عرض كرد: پروردگارا! پارسال از اين گور عبور كردم و صاحبش عذاب مى شد و امسال كه از آن مى گذرم ديگر عذاب نمى كشد؟ خداوند، جلّ جلاله، به او وحى فرمود : اى روح اللّه ! فرزند صالحى از او بزرگ شد و راهى را درست كرد و يتيمى را سرپرستى نمود و من او را براى آنچه اين فرزندش انجام داد آمرزيدم.
امام على عليه السلام :
الوَلَدُ الصّالِحُ أجمَلُ الذِّكرَينِ
فرزند صالح، زيباترين يادگار نيك است.
امام على عليه السلام :
ما سَألتُ ربِّي أولادا نُضْرَ الوَجهِ ، و لا سَألتُهُ وَلَدا حسَنَ القامَةِ ، و لكنْ سَألتُ ربِّي أولادا مُطِيعِينَ للّه ِ وَجِلِينَ مِنهُ ؛ حتّى إذا نَظَرتُ إلَيهِ و هُو مُطيعٌ للّه ِ قَرَّت عَيني
من از پروردگار خود ، نه فرزندانى زيبا رو خواستم و نه فرزندى خوش قد و قامت، بلكه از پروردگارم فرزندانى خواستم كه فرمانبردار خدا باشند و از او بترسند تا وقتى به او نگاه كردم و ديدم از خداوند فرمان مى برد شاد شوم.
بحار الأنوار : امام صادق عليه السلام فرمود : رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
مِيراثُ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ مِن عَبدِهِ المؤمنِ وَلَدٌ يَعبُدُهُ مِن بَعدِهِ . ثُمّ تَلا أبو عبدِ اللّه ِ عليه السلام آيةَ زَكرِيّا : «هَبْ لِي مِن لَدُنْكَ وَلِيّا * يَرِثُنِي و يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ»
ميراث خداوند عزّ و جلّ از بنده مؤمنش فرزندى است كه پس از مرگ او، خدا را عبادت كند . حضرت صادق عليه السلام سپس آيه زكريّا را تلاوت كرد: «از جانب خود به من وليّى (جانشينى) ببخش كه از من ارث برد و از خاندان يعقوب [نيز ]ارث برد».
امام صادق عليه السلام :
مِيراثُ اللّه ِ مِن عَبدِهِ المؤمنِ وَلَدٌ صالِحٌ يَستَغفِرُ لَهُ
ميراث خدا از بنده مؤمنش، فرزند صالحى است كه براى او آمرزش بطلبد.
فرزند ناشايست
امام على عليه السلام :
وَلَدُ السَّوءِ يَهدِمُ الشَّرَفَ ، و يَشينُ السَّلَفَ .
فرزند ناشايست ، شرافت را از بين مى برد و نياكان را بد نام مى كند.
امام على عليه السلام :
وَلَدُ السَّوءِ يَعُرُّ السَّلَفَ ، و يُفسِدُ الخَلَفَ .
فرزند ناشايست، نياكان را لكّه دار مى سازد و بازماندگان را تباه مى كند.
امام على عليه السلام :
أشَدُّ المَصائبِ سُوءُ الخَلَفِ .
بدترينِ مصيبت ها، فرزندِ نا خلف است.
امام على عليه السلام :
شَرُّ الأولادِ العاقُّ .
بدترينِ فرزندان، فرزندِ نا خلف است.
نهى از دوست نداشتن دختران
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
لا تَكرَهوا البَناتَ ؛ فإنَّهُنَّ المُؤنِساتُ الغالِياتُ .
دختران را بد ندانيد؛ زيرا آنها مونس هاى گرانبهايى هستند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن كانَت لَهُ ابنَةٌ فأدَّبَها و أحسَنَ أدَبَها ، و عَلَّمَها فأحسَنَ تَعليمَها ، فأوسَعَ علَيها مِن نِعَمِ اللّه ِ الّتي أسبَغَ علَيهِ كانَت لَهُ مَنَعَةً و سِترا مِن النّارِ .
هركه دخترى داشته باشد و او را نيكو تربيت كند و به خوبى آموزش دهد و از نعمت هايى كه خداوند ارزانيش كرده او را به وفور بهره مند سازد، آن دختر براى وى بازدارنده اى در برابر آتش دوزخ خواهد بود.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
البَناتُ هُنَّ المُشفِقاتُ المُجَهَّزاتُ المُبارَكاتُ .
اين دخترانند كه دلسوز و مددكار و با بركتند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن وُلِدَت لَهُ ابنَةٌ فلَم يُؤذِها و لَم يُهِنْها و لَم يُؤثِرْ وُلدَهُ علَيها ـ يَعني الذُّكورَ ـ أدخَلَهُ اللّه ُ بِها الجَنَّةَ .
هر كس كه برايش دختر به دنيا آيد و او را اذيّت نكند و حقيرش نشمارد و فرزندان ـ يعنى پسران ـ خود را بر او ترجيح ندهد، خداوند به واسطه آن دختر او را به بهشت مى برد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
نِعمَ الوَلَدُ البَناتُ المُخَدَّراتُ ، مَن كانَت عِندَهُ واحِدَةٌ جَعَلَها اللّه ُ سِترا لَهُ مِن النّارِ .
چه خوب فرزندانى هستند دخترانِ با حيا. هر كس يكى از آنها را داشته باشد، خداوند آن دختر را براى او مانعى در برابر آتش دوزخ قرار مى دهد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ اللّه َ تباركَ و تعالى علَى الإناثِ أرأفُ مِنهُ علَى الذُّكورِ ، و ما مِن رجُلٍ يُدخِلُ فَرحَةً علَى امرأةٍ بَينَهُ و بَينَها حُرمَةٌ ، إلاّ فَرَّحَهُ اللّه ُ تعالى يَومَ القِيامَةِ .
خداوند تبارك و تعالى به زنان مهربانتر از مردان است. هيچ مردى نيست كه زنى از محارم خود را خوشحال سازد، مگر اينكه خداوند متعال در روز قيامت او را شادمان گرداند.
الكافى :
اُتِيَ رجُلٌ و هُو عِندَ النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فاُخبِرَ بمَولودٍ أصابَهُ فتَغَيَّرَ وَجهُ الرّجُلِ ، فقالَ لَهُ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله : مالَكَ ؟ فقالَ : خَيرٌ ، فقالَ: قُلْ، قالَ: خَرَجتُ و المَرأةُ تَمخَضُ فاُخبِرتُ أنّها وَلَدَت جارِيَةً ، فقالَ لَهُ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله : الأرضُ تُقِلُّها ، و السَّماءُ تُظِلُّها ، و اللّه ُ يَرزُقُها ، و هِي رَيحانَةٌ تَشَمُّها .
مردى در خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه خبر به دنيا آمدن فرزندش را به او دادند. رنگش دگرگون شد. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: تو را چه شد؟ عرض كرد: خير است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: بگو. عرض كرد: وقتى از خانه بيرون آمدم همسرم درد زايمان داشت و حالا برايم خبر آوردند كه دختر زاييده است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: سنگينى اش بر روى زمين است و سايه بانش آسمان و روزى دهنده اش خدا و او يك دسته گل است كه تو او را مى بويى.
امام على عليه السلام :
كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله إذا بُشِّرَ بِجارِيَةٍ قالَ : رَيحانَةٌ و رِزقُها علَى اللّه ِ عَزَّ و جلَّ .
هرگاه به رسول خدا صلى الله عليه و آله مژده مى دادند كه برايش دخترى به دنيا آمده است، مى فرمود: دسته گل است و روزيش را خداوند عزّ و جلّ مى دهد.
الكافى :
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لِرجُلٍ رآهُ مُتَسَخِّطا مِن جارِيَةٍ وُلِدَت لَهُ ـ : أ رأيتَ لَو أنّ اللّه َ تباركَ و تعالى أوحى إلَيكَ أنْ أختارَ لَكَ أو تَختارَ لِنَفسِكَ، ما كُنتَ تَقولُ ؟ قالَ : كُنتُ أقولُ : يا رَبِّ تَختارُ لي، قالَ : فإنّ اللّه َ قَدِ اختارَ لَكَ .
امام صادق عليه السلام به مردى كه از به دنيا آمدن دخترى براى خود ناراحت بود فرمود : به من بگو، آيا اگر خداوند تبارك و تعالى به تو وحى مى كرد كه: «من برايت انتخاب كنم يا خودت انتخاب مى كنى» چه مى گفتى؟ عرض كرد: مى گفتم: پروردگارا! تو برايم انتخاب كن. حضرت فرمود: حالا هم خدا براى تو انتخاب كرده است.
امام صادق عليه السلام ـ به جارود بن منذر ـ فرمود :
بَلَغَني أنّهُ وُلِدَ لكَ ابنَةٌ، فتَسخَطها ؟ و ما علَيكَ مِنها ! رَيحانَةٌ تَشَمُّها و قَد كُفِيتَ رِزقَها ، و(قَد) كانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله أبا بَناتٍ .
شنيده ام از اينكه دخترى برايت زاده شده است ناراحتى! از او به تو زيانى نمى رسد، گل خوشبويى است كه مى بويى و روزيش هم تضمين شده است، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله داراى چند دختر بود!
امام صادق عليه السلام :
البَناتُ حَسَناتٌ و البَنُونَ نِعَمٌ ، و الحَسَناتُ يُثابُ علَيها و النِّعَمُ مَسؤولٌ عَنها .
دختران حَسَنه هستند و پسران نعمت، براى حسنات پاداش داده مى شود و از نعمت ها بازخواست مى گردد.
امام صادق عليه السلام :
البَنونَ نَعيمٌ و البَناتُ حَسَناتٌ ، و اللّه ُ يَسألُ عَنِ النَّعيمِ و يُثيبُ علَى الحَسَناتِ .
پسران نعمتند و دختران حسنه، و خداوند از نعمت ها بازخواست مى كند و براى حسنات پاداش مى دهد.
الكافى ـ به نقل از ابراهيم كرخى از يكى از اصحاب موثّق ما ـ :
تَزَوَّجتُ بِالمَدينَةِ فقالَ لي أبو عبدِ اللّه ِ عليه السلام : كَيفَ رأيتَ ؟ قلتُ : ما رأى رجُلٌ مِن خَيرٍ في امرأةٍ إلاّ و قَد رأيتُهُ فِيها ، و لكنْ خانَتنِي ! فقالَ : و ما هُو ؟ قلتُ : وَلَدَت جارِيَةً . قالَ : لَعَلَّكَ كَرِهتَها ، إنّ اللّه عَزَّ و جلَّ يَقولُ : «آباؤكُمْ و أبْناؤكُمْ لا تَدْرُونَ أيُّهُم أقرَبُ لَكُمْ نَفْعا» . .
من در مدينه ازدواج كردم. حضرت صادق عليه السلام به من فرمود: چگونه ديدى؟ عرض كردم: هر خير و خوبى اى كه هر مردى در زن مى بيند، من هم در او ديدم، ليكن به من خيانت كرد! فرمود: چه خيانتى؟ عرض كردم: دختر زاييد. فرمود: به نظر مى رسد كه از دختر خوشت نمى آيد. خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: «شما نمى دانيد پدران و پسرانتان كدام يك براى شما سودمندترند».
تشويق به رعايت عدالت ميان فرزندان
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اِتَّقُوا اللّه َ و اعدِلوا في أولادِكُم .
از خدا بترسيد و ميان فرزندانتان به عدالت رفتار كنيد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ لَهُم علَيكَ مِن الحَقِّ أن تَعدِلَ بَينَهُم ، كما أنَّ لكَ علَيهِم مِن الحَقِّ أن يَبَرُّوكَ .
حق آنان (فرزندانت) بر تو اين است كه ميانشان به عدالت رفتار كنى، چنان كه حق تو بر آنان اين است كه از تو اطاعت كنند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اِعدِلوا بَينَ أولادِكُم في النُّحْلِ . ، كما تُحِبُّونَ أن يَعدِلوا بَينَكُم في البِرِّ و اللُّطفِ .
ميان فرزندان خود در عطا و بخشش به عدالت رفتار كنيد، همچنان كه دوست داريد آنان نيز، در احترام و محبت، ميان شما عادلانه عمل كنند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اِتَّقُوا اللّه َ و اعدِلوا بَينَ أولادِكُم كما تُحِبُّونَ أن يَبَرُّوكُم .
از خدا بترسيد و ميان فرزندانتان به عدالت رفتار كنيد، همچنان كه شما نيز دوست داريد آنان اطاعت و احترامتان كنند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اِعدِلوا بَينَ أولادِكُم كما تُحِبُّونَ أن يَعدِلوا بَينَكُم في البِرِّ و اللّطفِ .
ميان فرزندان خود به عدالت رفتار كنيد، همان گونه كه شما خود نيز دوست داريد آنان در احترام و محبّت [نسبت به شما ]عدالت به خرج دهند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
ساوُوا بَينَ أولادِكُم في العَطِيَّةِ ، فلَو كُنتُ مُفَضِّلاً أحَدا لَفَضَّلتُ النِّساءَ .
در عطا كردن چيزى به فرزندان خود ميان آنها برابرى نهيد. اگر قرار بود من يكى را برترى دهم، زنان را برترى مى دادم.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنّ اللّه َ تعالى يُحِبُّ أن تَعدِلوا بَينَ أولادِكُم حتّى في القُبَلِ .
خداوند متعال دوست دارد كه ميان فرزندان خود يكسان عمل كنيد، حتى در بوسيدن آنها.
كنز العمّال ـ به نقل از نعمان بن بشير ـ :
أعطاني أبي عَطيَّةً ، فقالَت اُمِّي عَمرَةُ بِنتُ رَواحَةَ : لا أرضى حتّى تُشهِدَ النَّبيَّ صلى الله عليه و آله ، فأتَى النَّبيَّ فقالَ : إنّي أعطَيتُ ابني مِن عَمرَةَ عَطِيَّةً فأمَرَتني أن اُشهِدَكَ ، فقالَ : أعطَيتَ كُلَّ وُلدِكَ مِثلَ هذا ؟ قالَ : لا ، قالَ : فاتَّقُوا اللّه َ و اعدِلوا بَينَ أولادِكُم ، لا أشهَدُ على جَورٍ .
پدرم به من چيزى بخشيد. مادرم، عَمره دختر رواحه، گفت: راضى نمى شوم مگر اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله را بر اين كار گواه بگيرى. پدرم خدمت پيامبر رفت و عرض كرد: من به فرزندِ همسرم عمره پاداشى داده ام و مادرش به من امر كرده است كه شما را گواه بگيرم. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: به همه فرزندانت چنين پاداشى داده اى؟ عرض كرد: نه. فرمود: از خدا بترسيد و ميان فرزندانتان به عدالت رفتار كنيد. من بر بى عدالتى گواه نمى شوم.
امام على عليه السلام :
أبصَرَ رسولُ اللّه ِ رجُلاً لَهُ وَلَدانِ فقَبَّلَ أحَدَهُما و تَرَكَ الآخَرَ ، فقالَ صلى الله عليه و آله : فَهَلاّ واسَيتَ بَينَهُما ؟ ! .
رسول خدا صلى الله عليه و آله مردى را ديد كه دو فرزند داشت و يكى را بوسيد و ديگرى را نبوسيد. فرمود: چرا ميان آن دو برابرى نگذاشتى؟!
امام باقر عليه السلام :
و اللّه ِ، إنّي لاَُصانِعُ بَعضَ وُلْدي و اُجلِسُهُ على فَخِذي ، و اُكثِرُ لَهُ المَحَبَّةَ ، و اُكثِرُ لَهُ الشُّكرَ ، و إنَّ الحَقَّ لِغَيرِهِ مِن وُلدي ، و لكنْ مُحافَظَةً علَيهِ مِنهُ و مِن غَيرِهِ ، لِئلاّ يَصنَعوا بهِ ما فَعَلَ بِيُوسُفَ و إخوَتِهِ به خدا قسم كه من گاه با يكى از فرزندانم مماشات مى كنم و او را روى زانويم مى نشانم و خيلى محبّتش مى كنم و قدردانى زيادى از او به عمل مى آورم، در صورتى كه حق با فرزند ديگرم مى باشد. اما اين كارها را براى آن مى كنم كه اين يكى را از گزند او و ديگر فرزندانم نگه دارم، تا مبادا با او همان كارى را بكنند كه برادران يوسف با او كردند.
تشويق به نيكى كردن به پدر و مادر
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در پاسخ به سؤال از حق پدر و مادر بر فرزندانشان ـ فرمود :
هُما جَنَّتُكَ و نارُكَ
آن دو ، بهشت و دوزخ تو هستند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن سَرَّهُ أن يُمَدَّ لَهُ في عُمُرِهِ و يُزادَ في رِزقِهِ فلْيَبَرَّ والِدَيهِ ، و لْيَصِلْ رَحِمَهُ
هر كه خوش دارد عمرش دراز و روزيش زياد شود، به پدر و مادرش نيكى كند و صله رحم به جا آورد.
الترغيب و الترهيب ـ به نقل از ابن مسعود ـ :
عن رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ـ و قد سَألَهُ ابنُ مَسعودٍ عَن أحَبِّ الأعمالِ إلَى اللّه ِ تعالى ـ : الصَّلاةُ على وَقتِها . قلتُ : ثُمّ أيٌّ ؟ قالَ : بِرُّ الوالِدَينِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در پاسخ به سؤال [من] از محبوبترين كارها نزد خداوند متعال فرمود : نمازِ به وقت. عرض كردم: سپس چه؟ فرمود: نيكى به پدر و مادر.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه نزد ايشان آمد و عرض كرد: آمده ام تا با شما بر هجرت دست بيعت دهم؛ اما وقتى مى آمدم پدر و مادرم گريه مى كردند ـ فرمود :
جِئتُ اُبايِعُكَ علَى الهِجرَةِ ، و تَرَكتُ أبَوَيَّ يَبكِيانِ ـ : اِرجِعْ إلَيهِما ، فأضحِكْهُما كما أبكَيتَهُما .
نزد آنان برگرد و آنها را خوشحال و خندان ساز همان گونه كه [با آمدنت ]گريانشان كردى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
منَ بَرَّ والِدَيهِ طُوبى لَهُ ، زادَ اللّه ُ في عُمرِهِ
هر كه به پدر و مادرش نيكى كند، خوشا به حالش، خداوند عمرش را زياد كرده است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ
لَمّا أتَتهُ اُختٌ لَهُ مِن الرَّضاعَةِ ، ثُمّ جاءَ أخُوها فلَم يَصنَعْ بهِ ما صَنَعَ بها ، فقيلَ : صَنَعتَ باُختِهِ ما لَم تَصنَعْ بهِ و هُو رجُلٌ ! ـ : لأنّها كانَت أبَرَّ بأبِيها مِنهُ
وقتى خواهر رضاعى ايشان نزد آن حضرت آمد و ايشان نسبت به او احترام زيادى قائل شد. و چون برادر او آمد رفتارى را كه با خواهرش كرد با او نكرد در جواب اين سؤال : رفتارى را كه با خواهرش كرديد، با او كه يك مرد است نكرديد؟ ـ فرمود : چون خواهرش بيشتر از او به پدرش نيكى مى كرد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
رِضا اللّه ِ في رِضا الوالِدِ ، و سَخَطُ اللّه ِ في سَخَطِ الوالِدِ .
خشنودى خدا در خشنودى پدر است و ناخشنودى خدا در ناخشنودى پدر.
امام على عليه السلام :
بِرُّ الوالِدَينِ مِن أكرَمِ الطِّباعِ .
نيكى به پدر و مادر، از ارجمندترين خصلت هاست.
امام على عليه السلام :
بِرُّ الوالِدَينِ أكبَرُ فَريضَةٍ .
نيكى به پدر و مادر، بزرگترين وظيفه است.
امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعا براى والدين خود ـ گفت :
اللّهُمّ اجعَلْني أهابُهُما هَيبَةَ السُّلطانِ العَسُوفِ ، و أبَرُّهُما بِرَّ الاُمِّ الرَّؤوفِ ، و اجعَلْ طاعَتي لِوالِدَيَّ و بِرِّي بهِما أقَرَّ لِعَينَيَّ مِن رَقدَةِ الوَسنان ، و أثلَجَ لِصَدري مِن شِربَةِ الظَّمآنِ ؛ حتّى اُوثِرَ على هَوايَ هَواهُما
بار خدايا! مرا چنان گردان كه از پدر و مادرم بترسم، مانند ترسيدن از سلطان بي رحم و با آنان مثل يك مادر مهربان خوشرفتار باشم و فرمانبردارى و نيكو كاريم به آنان را براى ديدگانم لذّت بخش تر از خوابى قرار ده كه شخص بسيار خسته خواب گرفته از آن مى برد و براى سينه ام گواراتر از نوشيدن آبى كه تشنه كام مى نوشد، تا خواسته آنان را بر خواسته خود برگزينم.
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «و به پدر و مادر نيكى كنيد» ـ فرمود :
الإحسانُ أن تُحسِنَ صُحبَتَهُما ، و أن لا تُكَلِّفَهُما أن يَسألاكَ شَيئا مِمّا يَحتاجانِ إلَيهِ و إن كانا مُستَغنِيَينِ .
نيكى كردن، اين است كه با آنان خوشرفتارى كنى و اجازه ندهى كه مجبور شوند آنچه را نياز دارند اظهار كنند و از تو بخواهند، اگر چه بى نياز باشند [بلكه پيش از آنكه مجبور به اظهار نياز خود شوند آن را برطرف ساز].
امام صادق عليه السلام :
بَرُّوا آباءكُم يَبَرَّكُم أبناؤكُم .
با پدرانتان خوش رفتار باشيد، تا فرزندانتان با شما خوشرفتارى كنند.
امام رضا عليه السلام :
إنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ ··· أمَرَ بِالشُّكرِ لَهُ و لِلوالِدَين ، فمَن لَم يَشكُرْ والِدَيهِ لَم يَشكُرِ اللّه َ .
خداوند عزّ و جلّ··· به سپاسگزارى از خود و پدر و مادر فرمان داده است. پس هر كه از پدر و مادرش سپاسگزارى نكند، از خداوند سپاسگزارى نكرده است.
ترغيب به نيكى به پدر و مادر و اطاعت از آنان هرچند بد باشند
امام باقر عليه السلام :
ثَلاثٌ لَم يَجعَلِ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ لأحَدٍ فيهِنَّ رُخصَةً : أداءُ الأمانَةِ إلَى البَرِّ و الفاجِرِ ، و الوَفاءُ بِالعَهدِ للبَرِّ و الفاجِرِ ، و بِرُّ الوالِدَينِ بَرَّينِ كانا أو فاجِرَينِ .
سه چيز است كه خداوند عزّ و جلّ درباره هيچ يك از آنها اجازه مخالفت نداده است: برگرداندن امانت به صاحبش نيك باشد يا بد، وفاى به عهد با نيك و بد ، و نيكى به (اطاعت از) پدر و مادر، نيك باشند يا بد.
امام صادق عليه السلام :
بِرُّ الوالِدَينِ واجِبٌ ، فإن كانا مُشرِكَينِ فلا تُطِعْهُما و لا غَيرَهُما في المَعصيَةِ ؛ فإنّهُ لا طاعَةَ لِمَخلوقٍ في مَعصِيَةِ الخالِقِ .
نيكى به (اطاعت از) پدر و مادر واجب است، اما اگر مشرك بودند، در كار معصيت، از آنان و از هيچ كس ديگرى اطاعت نكن؛ زيرا در معصيت خالق، از هيچ مخلوقى اطاعت نبايد كرد.
امام صادق عليه السلام ـ به مردى كه پدرش از مخالفان [شيعه] بود ـ فرمود :
بَرَّهُما كما تَبَرُّ المُسلمَينِ مِمّن يَتَولاّنا .
با آنان خوشرفتارى كن، همان گونه كه با مسلمانان دوستدار ما خوشرفتارى مى كنى.
امام رضا عليه السلام :
بِرُّ الوالِدَينِ واجِبٌ و إن كانا مُشرِكَينِ، و لا طاعَةَ لَهُما في مَعصِيَةِ الخالِقِ .
نيكى به (اطاعت از) پدر و مادر واجب است اگر چه مشرك باشند، ولى در معصيت خالق از آنان نبايد اطاعت كرد.
ترغيب به نيكى كردن به پدر و مادر بعد از مرگ آنان
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
سَيّدُ الأبرارِ يَومَ القِيامَةِ رجُلٌ بَرَّ والِدَيهِ بَعدَ مَوتِهِما
سَرورِ نيكوكاران در روز قيامت، مردى است كه بعد از درگذشت پدر و مادر خود به آنان نيكى كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در سفارش به مردى ـ فرمود :
و والِدَيكَ فأطِعْهُما و بَرَّهُما حَيَّينِ كانا أو مَيِّتَينِ ، و إن أمَراكَ أن تَخرُجَ مِن أهلِكَ و مالِكَ فافعَلْ ؛ فإنّ ذلكَ مِن الإيمانِ
پدر و مادرت را فرمان بَر و به آنان، زنده باشند يا مرده، نيكى كن و [حتى ]اگر دستور دادند خانواده و دارايى ات را رها كنى، اين كار را بكن؛ زيرا كه اين جزئى از ايمان است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در پاسخ به سؤال از نيكى كردن به پدر و مادر بعد از فوت آنان ـ فرمود :
نَعَم ، الصَّلاةُ عَلَيهِما ، و الاستِغفارُ لَهُما ، و إنفاذُ عَهدِهِما مِن بَعدِهِما ، و صِلَةُ الرَّحِمِ الّتي لا تُوصَلُ إلاّ بِهِما ، و إكرامُ صَديقِهِما
آرى، دعا كردن براى آنها، آمرزش خواستن برايشان و اجرا كردن وصيت هايشان بعد از مرگ آنها وصله رحم كردن با خويشان آنها، و احترام گذاشتن به دوستان آنان.
امام باقر عليه السلام :
إنّ العَبدَ لَيكونُ بارّا بِوالِدَيهِ في حياتِهِما ، ثُمّ يَموتانِ فلا يَقضي عَنهُما دُيونَهُما و لا يَستَغفِرُ لَهُما فيَكتُبُهُ اللّه ُ عاقّا . و إنّهُ لَيكونُ عاقّا لَهُما في حياتِهِما غَيرَ بارٍّ بِهِما ، فإذا ماتا قَضى دَينَهُما و استَغفَرَ لَهُما فيَكتُبُهُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ بارّا
يك وقت هست كه بنده در زمان حيات پدر و مادر خود نسبت به آنان نيكوكار است، اما وقتى مى ميرند نه بدهى آنان را مى پردازد و نه برايشان طلب آمرزش مى كند،در اين صورت خداوند او را نافرمان قلمداد مى كند و يك وقت هم هست كه بنده در زمان حيات پدر و مادر خود نا خلف و نافرمان است و به آنان نيكى نمى كند، اما وقتى مردند بدهى هاى آنها را مى پردازد و براى ايشان آمرزش مى طلبد. لذا خداوند عزّ و جلّ او را نيكو كار مى نويسد.
امام صادق عليه السلام :
ما يَمنَعُ الرّجُلَ مِنكُم أن يَبَرَّ والِدَيهِ حَيَّينِ أو مَيِّتَينِ : يُصَلِّي عَنهُما ، و يَتَصَدَّقُ عَنهُما ، و يَحِجُّ عَنهُما ، و يَصومُ عَنهُما ، فيكونُ الّذي صَنَعَ لَهُما ، و لَهُ مِثلُ ذلكَ ، فَيَزيدُهُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ ببِرِّهِ و صِلَتِهِ خَيرا كَثيرا ؟!
چه مانعى دارد كه يكى از شما به پدر و مادرش، زنده باشند يا مرده، نيكى كند.از طرف آنها نماز بخواند، از جانب آنها صدقه بدهد، از طرف آنها حج بگزارد و از طرف آنها روزه بگيرد، تا ثوابش هم به آنها برسد و هم به همان اندازه براى خودش ثواب منظور شود و خداوند عزّ و جلّ به واسطه نيكوكارى و صله او خير و بركت فراوانى برايش بيفزايد؟
بهشت، زير پاى مادران است
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ
بهشت ، زير پاى مادران است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه مى خواست در جهاد شركت كند اما مادرش مانع او مى شد ـ فرمود : پ
عِندَ اُمِّكَ قَرَّ ، و إنَّ لَكَ مِن الأجرِ عِندَها مِثلَ ما لَكَ في الجِهادِ
يش مادرت بمان، با بودن در نزد او، همان اجرى را دارى كه با شركت در جهاد به دست مى آورى.
كنز العمّال ـ به نقل از عمر بن خطّاب ـ :
كُنّا مَع رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله على جَبَلٍ فأشرَفنا على وادٍ ، فرَأيتُ شابّا يَرعى غَنَما لَهُ أعجَبَني شَبابُهُ ، فقلتُ : يا رسولَ اللّه ِ ، و أيُّ شابٍّ لَو كانَ شَبابُهُ في سَبيلِ اللّه ِ ؟ فقالَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله : يا عُمَرُ ، فلَعَلَّهُ في بَعضِ سَبيلِ اللّه ِ و أنتَ لا تَعلَمُ . ثُمّ دَعاهُ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا شابُّ ، هَل لَكَ مَن تَعُولُ ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ : مَن ؟ قال : اُمِّي ، فقالَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله : الْزَمْها فإنّ عِندَ رِجلَيها الجَنَّةَ
ما با رسول خدا صلى الله عليه و آله روى كوهى بوديم و بر درّه اى مشرِف شديم. جوانى را ـ كه از جوانيش مرا خوش آمد ـ ديدم كه گوسفندانش را مى چرانيد . عرض كردم: اى رسول خدا! عجب جوانى است، كاش جوانى او در راه خدا صرف مى شد! پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى عمر! شايد در راهى از راه هاى خدا باشد و تو ندانى. پيامبر صلى الله عليه و آله آن جوان را صدا زد و فرمود: اى جوان! آيا كسى هست كه تو خرجى او را بدهى؟ عرض كرد: آرى. فرمود: چه كسى؟عرض كرد: مادرم. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: او را داشته باش (در خدمتش باش)؛ زيرا بهشت پيش پاهاى اوست.
الترغيب و الترهيب ـ به نقل از معاوية بن جاهمه ـ :
إنّ جاهِمَة جاءَ إلى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رسولَ اللّه ِ أرَدتُ أن أغزُوَ ، و قَد جِئتُ أستَشيرَك ، فقالَ : هَل لَكَ مِن اُمٍّ ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ : فالْزَمْها ؛ فإنّ الجَنَّةَ عِندَ رِجلِها
جاهمه نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد اجازه جهاد خواست . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود : آيا مادرى دارى؟ عرض كرد: آرى. فرمود: پس، در خدمتش باش؛ زيرا بهشت پيش پاى اوست
كنز العمّال ـ به نقل از عايشه ـ : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود :
بَينا أنا في الجَنَّةِ إذ سَمِعتُ قارئا ، فقُلتُ : مَن هذا ؟ قالوا : حارِثَةُ بنُ النُّعمانِ ، فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : كذلكَ البِرُّ ، كذلكَ البِرُّ ، و كانَ أبَرَّ النّاسِ باُمِّهِ
در بهشت بودم كه ناگاه صداى قارى اى را شنيدم. پرسيدم: اين كيست؟ گفتند:حارثة بن نعمان. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اين است نتيجه نيكى، اين است نتيجه نيكى، او نيكو كارترين مردم نسبت به مادرش بود.
امام زين العابدين عليه السلام :
جاءَ رَجلٌ إلى النبيِّ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رسولَ اللّه ِ ما مِن عَمَلٍ قَبيحٍ إلاّ قَد عَمِلتُهُ ، فهَل لِي مِن تَوبَةٍ ؟ فقالَ لهُ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : فهَل مِن والِدَيكَ أحَدٌ حَيٌّ ؟ قالَ : أبي ، قالَ : فاذهَبْ فَبَرَّهُ . قالَ : فلَمّا ولّى ، قالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لَو كانَت اُمُّهُ!
مردى خدمت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد به ايشان عرض كرد: هيچ كار زشتى نيست كه نكرده باشم. آيا راه توبه و بازگشت برايم وجود دارد؟ حضرت فرمود : آيا از پدر و مادرت كسى زنده هست؟ عرض كردم: پدرم. فرمود: برو و به او نيكى كن. وقتى آن مرد رفت، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كاش مادرش مى بود!
امام زين العابدين عليه السلام :
أمّا حَقُّ اُمِّكَ فأن تَعلَمَ أنّها حَمَلَتكَ حَيثُ لا يَحتَمِلُ أحَدٌ أحَدا، و أعطَتكَ مِن ثَمَرَةِ قَلبِها ما لا يُعطي أحَدٌ أحَدا ، و وَقَتكَ بجَميعِ جَوارِحِها ، و لَم تُبالِ أن تَجوعَ و تُطعِمَكَ ، و تَعطَشَ و تَسقيَكَ ، و تَعرى و تَكسوَكَ ، و تَضحى و تُظِلَّكَ ، وَ تهجُرَ النَّومَ لأجلِكَ ، و وَقَتكَ الحَرَّ و البَردَ ، لِتَكونَ لَها ، فإنّكَ لا تُطيقُ شُكرَها إلاّ بِعَونِ اللّه ِ و تَوفيقِهِ
و امّا حقّ مادرت بر تو ، اين است كه بدانى او تو را در جايى حمل كرده است كه هيچ كس ديگرى را حمل نمى كند و از ميوه دلش، آن به تو داد كه احدى به ديگرى نمى دهد و تو را با تمام اعضايش حفظ كرد و اهميتى نمى داد كه خود گرسنه باشد، اما تو سير باشى و خود تشنه باشد، اما تو را سيراب كند و خود برهنه باشد، اما تو را بپوشاند و خود در زير آفتاب باشد، اما تو را سايه افكند و به خاطر تو خواب را بر خود حرام سازد و از گرما و سرما نگاهت دارد، تا تو را داشته باشد و از دست ندهد. بنا بر اين، تو جز با كمك و توفيق الهى، از پس قدردانى او بر نمى آيى.
امام باقر عليه السلام :
قالَ موسَى بنُ عِمرانَ : يا رَبِّ ، أوصِني . قالَ : اُوصِيكَ بِي ، قالَ : فقالَ : رَبِّ أوْصِني . قال : اُوصِيكَ بِي ـ ثَلاثا ـ قالَ : يا رَبِّ ، أوصِني . قالَ : اُوصِيكَ باُمِّكَ ، قالَ : يا رَبِّ ، أوصِني . قالَ : اُوصِيكَ باُمِّكَ ، قالَ : يا رَبِّ ، أوصِني . قالَ : اُوصِيكَ بأبِيكَ
موسى بن عمران عرض كرد: پروردگار من! مرا سفارشى فرما. فرمود: تو را درباره خودم سفارش مى كنم. عرض كرد: پروردگارا! مرا سفارشى فرما. فرمود: تو را درباره خودم سفارش مى كنم . اين جمله را سه بار فرمود. عرض كرد: پروردگارا! مرا سفارشى فرما. فرمود : تو را درباره مادرت سفارش مى كنم. عرض كرد: پروردگارا! مرا سفارشى فرما. فرمود: تو را درباره مادرت سفارش مى كنم. عرض كرد: پروردگارا! مرا سفارشى فرما. فرمود: تو را درباره پدرت سفارش مى كنم.
امام صادق عليه السلام :
جاءَ رجُلٌ إلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رسولَ اللّه ِ ، مَن أبَرُّ ؟ قالَ : اُمَّكَ ، قالَ : ثُمّ مَن ؟ قالَ : اُمَّكَ ، قالَ : ثُمَّ مَن ؟ قالَ : اُمَّكَ ، قالَ : ثُمّ مَن ؟ قالَ : أباكَ
مردى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! به چه كسى نيكى كنم؟ فرمود: به مادرت. عرض كرد: سپس به چه كسى؟ فرمود: به مادرت. عرض كرد: بعد از او به چه كسى؟ فرمود: به مادرت. عرض كرد: سپس به چه كسى؟ فرمود: به پدرت.
بصائر الدرجات ـ به نقل از ابراهيم بن مهزم ـ :
خَرَجتُ مِن عِندِ أبي عبدِ اللّه ِ عليه السلام لَيلَةً مُمسِيا فأتَيتُ مَنزِلي بِالمَدينَةِ و كانَت اُمِّي مَعي ، فوَقَعَ بَيني و بَينَها كَلامٌ فأغلَظتُ لَها فلَمّا أن كانَ مِن الغَدِ صَلَّيتُ الغَداةَ و أتَيتُ أبا عبدِ اللّه ِ عليه السلام ، فلَمّا دَخَلتُ علَيهِ فقالَ لي مُبتَدئا : يا أبا مهزمٍ ، مالَكَ و لِلوالِدَةِ أغلَظتَ في كلامِها البارِحَةَ ؟! أ ما عَلِمتَ أنّ بَطنَها مَنزِلٌ قَد سَكَنتَهُ ، و أنّ حِجرَها مَهدٌ قَد غَمَزتَهُ ، و ثَديَها وِعاءٌ قد شَرِبتَهُ ؟ ! قالَ : قلتُ : بلى ، قالَ : فلا تَغلُظْ لَها
شبى دير وقت از حضور امام صادق عليه السلام به منزل خود در مدينه رفتم. مادرم با من زندگى مى كرد. ميان من و او بگو مگويى شد و من نسبت به او تندى كردم صبح كه شد نماز را خواندم و خدمت حضرت صادق عليه السلام رفتم. چون وارد شدم بى مقدّمه به من فرمود: اى ابا مهزم! چرا ديشب به مادرت درشت گويى كردى؟! مگر نمى دانى كه شكم او منزلى بود كه در آن آرام گرفته بودى و دامنش گهواره اى بود كه در آن مى غنودى و پستانش ظرفى بود كه از آن مى نوشيدى؟! عرض كردم: چرا. فرمود: پس با او درشتى مكن.
آزردن پدر و مادر
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مِن الكَبائرِ شَتمُ الرّجُلِ والِدَيهِ ، يسبُّ الرّجُلُ أبا الرّجُلِ فيسبُّ أباهُ ، و يسبُّ اُمَّهُ فيسبُّ اُمَّهُ .
از گناهان كبيره است كه انسان پدر و مادر خود را دشنام دهد، [به اين صورت كه ]انسان پدر كسى را دشنام دهد و او هم متقابلاً پدر وى را دشنام دهد، يا مادر كسى را دشنام دهد و در نتيجه آن شخص هم مادر وى را دشنام گويد.
امام باقر عليه السلام :
إنّ أبي نَظَرَ إلى رجُلٍ و مَعَهُ ابنُهُ يَمشي و الابنُ مُتَّكِئٌ على ذِراعِ الأبِ ، قالَ : فما كَلَّمَهُ أبي عليه السلام مَقتا لَهُ حتّى فارَقَ الدُّنيا .
پدرم مردى را ديد كه با پسرش راه مى رفت و پسر به دست پدرش تكيه داده بود. پدرم عليه السلام از آن پسر چندان ناراحت شد، كه تا زنده بود با او سخن نگفت.
امام باقر عليه السلام ـ در تفسير آيه «و به آن دو اُفّ مگو» ـ فرمود :
هُو أدنَى الأذى حَرَّمَ اللّه ُ فما فَوقَهُ .
اين كمترين آزردن است كه خداوند آن را و هرچه را بالاتر از آن است حرام كرد.
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «در كنار تو به سالمندى رسيدند···» ـ فرمود :
إن أضجَراكَ فلا تَقُلْ لَهُما : اُفٍّ ، و لا تَنهَرْهُما إن ضَرَباكَ .
اگر تو را دلتنگ و آزرده ساختند، به آنان اُفّ مگو و اگر تو را زدند با آنها پرخاش مكن.
امام صادق عليه السلام :
أدنَى العُقوقِ : «اُفٍّ» ، و لَو عَلِمَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ شَيئا أهوَنَ مِنهُ لَنَهى عَنهُ .
كمترين بى احترامى به پدر و مادر، «افّ» گفتن است و اگر خداوند عزّ و جلّ چيزى كمتر از آن سراغ داشت، بى گمان از آن نهى مى كرد.
امام صادق عليه السلام :
لَو عَلِمَ اللّه ُ شَيئا أدنى مِن «اُفٍّ» لَنَهى عَنهُ ، و هُو مِن أدنَى العُقوقِ .
اگر خداوند چيزى كمتر از «اُفّ» گفتن سراغ داشت، حتماً از آن نهى مى فرمود. اُفّ گفتن كمترين مرتبه بى احترامى نسبت به والدين است.
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «و از روى مهربانى، در برابر آنان خوار و فروتن باش» ـ فرمود :
لا تَملَأْ عَينَيكَ من النَّظَرِ إلَيهِما إلاّ بِرَحمَةٍ و رِقَّةٍ ، و لا تَرفَعْ صَوتَكَ فَوقَ أصواتِهِما ، و لا يَدَكَ فَوقَ أيديهِما ، و لا تَقَدَّمْ قُدّامَهُما .
نگاهت را جز از سر مهر و دلسوزى به آنان خيره مكن و صدايت را از صداى آنها بلندتر مگردان و رو دست آنها نيز بلند نشو و از آنها جلو نَيُفت.
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «و به آن دو به شايستگى سخن بگو» ـ فرمود :
إن ضَرَباك فَقُلْ لَهُما : غَفَرَ اللّه ُ لَكُما .
اگر تو را كتك زدند، بگو: خدا شما را بيامرزد.
امام صادق عليه السلام ـ
إنّ والِدي تَصَدَّقَ علَيَّ بدارٍ ثُمّ بَدا لَهُ أن يَرجِعَ فيها ··· ـ : بِئسَ ما صَنَعَ والِدُكَ ، فإن أنتَ خاصَمتَهُ فلا تَرفَعْ علَيهِ صَوتَكَ ، و إن رَفَعَ صَوتَهُ فاخفِضْ أنتَ صَوتَكَ .
به مردى كه عرض كرد: پدرم به من خانه اى بخشيده و حالا از تصميمش برگشته مى خواهد آن را پس بگيرد··· ـ فرمود : پدرت بد كارى كرده است. اما اگر با او بگو مگو كردى، صدايت را روى او بلند نكن و اگر او صدايش را بلند كرد، تو صدايت را پايين بياور.
نافرمانى پدر و مادر
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در نامه اى به اهل يمن ـ فرمود :
إنّ أكبَرَ الكبائرِ عندَ اللّه ِ يَومَ القِيامَةِ : الإشراكُ باللّه ِ ، و قَتلُ النَّفسِ المُؤمنَةِ بغَيرِ الحَقِّ ، و الفِرارُ في سَبيلِ اللّه ِ يَومَ الزَّحفِ ، و عُقوقُ الوالِدَينِ .
بزرگترين گناهان كبيره نزد خداوند در روز قيامت: شرك ورزيدن به خداست و به ناحق كشتن انسان مؤمن و فرار از ميدان جنگ در راه خدا و نافرمانى از پدر و مادر.
پيامبر خدا عليه السلام :
يُقالُ لِلعاقِّ : اِعمَلْ ما شِئتَ فإنّي لا أغفِرُ لَكَ .
به فرزند نافرمان گفته مى شود: هر كار [عبادى ]كه مى خواهى بكن كه من تو را نمى آمرزم.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
اِثنَتانِ يُعَجِّلُهُما اللّه ُ في الدُّنيا : البَغيُ و عُقوقُ الوالِدَينِ .
دو كار است كه خداوند در همين دنيا كيفرش را مى دهد: تعدّى كردن و نافرمانى والدين.
امام صادق عليه السلام :
عُقوقُ الوالِدَينِ مِن الكَبائرِ ؛ لأنَّ اللّه َ تعالى جَعَلَ العاقَّ عَصِيّا شَقِيّا .
نافرمانى والدين از گناهان كبيره است؛ زيرا خداوند متعال فرزند نافرمان را عصيانگر بدبخت قرار داده است.
امام صادق عليه السلام :
الذُّنوبُ الّتي تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَينِ .
[از جمله] گناهانى كه فضا را تيره و تار مى سازد نافرمانى پدر و مادر است.
امام صادق عليه السلام :
أيُّما رجُلٍ دَعا على وَلَدِهِ أورَثَهُ الفَقرَ .
هر مردى كه فرزند خود را نفرين كند، مبتلا به فقر مى شود.
امام رضا عليه السلام :
حَرَّم اللّه ُ عُقوقَ الوالِدَينِ لِما فيهِ مِن الخُروجِ مِن التَّوفيقِ لِطاعَةِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ، و التَّوقيرِ لِلوالِدَينِ و تَجَنُّبِ كُفرِ النِّعمَةِ ، و إبطالِ الشُّكرِ ، و ما يَدعو مِن ذلكَ إلى قِلَّةِ النَّسلِ و انقِطاعِهِ، لِما في العُقوقِ مِن قِلَّةِ تَوقيرِ الوالِدَينِ و العِرفانِ بِحَقِّهِما ، و قَطعِ الأرحامِ ، و الزُّهدِ مِن الوالِدَينِ في الوَلَدِ ، و تَركِ التَّربيَةِ بعِلَّةِ تَركِ الوَلَدِ بِرَّهُما .
خداوند نافرمانى پدر و مادر را از اين جهت حرام فرموده است كه موجب از دست دادن توفيق طاعت خداوند عزّ و جلّ و بى احترامى به پدر و مادر و ناسپاسى نعمت و نا شكرى و كم شدن نسل و قطع شدن آن مى شود ؛ زيرا نافرمانى والدين سبب مى گردد كه به پدر و مادر احترام گذاشته نشود، حقّ و حقوق آنها شناخته نشود، پيوندهاى خويشاوندى قطع گردد، پدر و مادر به داشتن فرزند بى رغبت شوند و به علّت نيكى نكردن و فرمان نبردنِ فرزند از پدر و مادر، آنان نيز كار تربيت او را رها سازند.
نزهة الناظر : يحيى بن عبد الحميد حمانى مى گويد:
سَمِعتُ أبَا الحسن عليه السلام يَقولُ لِرَجلٍ ذمَّ إلَيه وَلَدا له، فقالَ لَه: العقوق ثَكَلُ مَن لَم يُثكَل .
شنيدم كه امام هادى عليه السلام به مردى كه فرزندش را نزد او نكوهش مى كرد، فرمود: عاق كردن، از دست دادن فرزندى است كه نمُرده است .
امام هادى عليه السلام :
العُقوقُ يُعقِبُ القِلَّةَ ، و يُؤَدّي إلَى الذِّلَّةِ .
نافرمانى والدين، تنگدستى مى آورد و به ذلّت مى كشاند.
امام عسكرى عليه السلام :
جُرأةُ الوَلَدِ على والِدِهِ في صِغَرِهِ تَدعو إلَى العُقوقِ في كِبَرِهِ .
گستاخى فرزند بر پدرش در خردسالى، به نافرمانى او در بزرگسالى مى انجامد.
از جمله نافرمانى پدر و مادر
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن أحزَنَ والِدَيهِ فَقَد عَقَّهُما .
هر كه پدر و مادر خود را اندوهگين كند، آنان را عاقّ كرده است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
إنَّ فَوقَ كُلِّ عُقوقٍ عُقوقا حتّى يَقتُلَ الرّجُلُ أحَدَ والِدَيهِ ، فإذا فَعَلَ ذلكَ فلَيسَ فَوقَهُ عُقوقٌ .
بالاتر از هر بى احترامى به پدر و مادر بى احترامى اى هست، تا اينكه شخص يكى از والدين خود را بكشد و چون چنين كرد ديگر بى احترامى اى بالاتر از آن نيست.
امام صادق عليه السلام :
مِن العُقوقِ أن يَنظُرَ الرّجُلُ إلى والِدَيهِ فيُحِدَّ النَّظَرَ إلَيهِما .
و از جمله نافرمانى از والدين آن است كه انسان به آنان خيره نگاه كند.
امام صادق عليه السلام :
مَن نَظَرَ إلى أبَويهِ نَظَرَ ماقِتٍ و هُما ظالِمانِ لَهُ ، لَم يَقبَلِ اللّه ُ لَهُ صَلاةً .
هركه به پدر و مادر خود كه به او ستم كرده اند كينه توزانه نگاه كند، خداوند هيچ نمازى از او نپذيرد.
حقّ پدر بر فرزند
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در پاسخ به سؤال از حقّ پدر بر فرزندش ـ فرمود :
لا يُسَمِّيهِ باسمِهِ ، و لا يَمشي بَينَ يَدَيهِ ، و لا يَجلِسُ قَبلَهُ ، و لا يَستَسِبُّ لَهُ
او را به اسم صدا نزند، جلوتر از او راه نرود، پيش از او ننشيند و برايش دشنام نخرد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مِن حَقِّ الوالِدِ على وَلَدِهِ أن يَخشَعَ لَهُ عِندَ الغَضَبِ .
از جمله حقوق پدر بر فرزندش، اين است كه در هنگام خشمِ پدر، در برابرش خشوع كند.
امام على عليه السلام :
إنّ لِلوَلَدِ علَى الوالِدِ حَقّا ، و إنَّ لِلوالِدِ علَى الوَلَدِ حَقّا ؛ فحَقُّ الوالِدِ علَى الوَلَدِ أن يُطيعَهُ في كُلِّ شيءٍ إلاّ في مَعصيَةِ اللّه ِ سبحانَهُ .
فرزند را بر پدر حقّى است و پدر را بر فرزند حقّى. حقّ پدر بر فرزند اين است كه بجز در معصيت خدا، در هر امرى از او اطاعت كند.
امام زين العابدين عليه السلام :
أمّا حَقُّ أبيكَ فأن تَعلَمَ أنّهُ أصلُكَ و أنّهُ لَولاهُ لَم تَكُن ، فَمهما رَأيتَ في نَفسِكَ مِمّا يُعجِبُكَ فاعلَمْ أنّ أباكَ أصلُ النِّعمَةِ علَيكَ فيهِ ، فاحمَدِ اللّه َ و اشكُرْهُ على قَدرِ ذلكَ ، و لا قُوَّة إلاّ باللّه ِ
اما حقّ پدرت اين است كه بدانى اصل و ريشه تو اوست ؛ زيرا اگر او نبود تو هم نبودى، پس هر خصلت خوشايندى كه در خود ديدى بدان كه ريشه آن نعمت در وجود تو، پدرت مى باشد. بنا بر اين، خدا را بستاى و براى آن نعمت از پدرت سپاسگزار باش ، و نيرويى جز نيروى خدا نيست .
امام صادق عليه السلام :
يَجِبُ لِلوالِدَينِ علَى الوَلَدِ ثَلاثَةُ أشياءَ : شُكرُهُما على كُلِّ حالٍ ، و طاعَتُهُما فيما يَأمُرانِهِ و يَنهَيانِهِ عَنهُ في غَيرِ مَعصيَةِ اللّه ِ ، و نَصيحَتُهُما في السِّرِّ و العَلانِيَةِ .
پدر و مادر را بر فرزند سه حق است: در همه حال شكرگزار آنان باشد، در هر چه به او امر و نهى مى كنند، بجز در معصيت خدا، اطاعتشان كند و در نهان و آشكار خير خواه آنان باشد.
فرزند و دارايى او از آنِ پدر اوست
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه از پدر خود نزد آن حضرت به شكايت آمده بود ـ فرمود :
أنتَ و مالُكَ لأبيكَ .
تو و دارايى ات از آنِ پدرت هستيد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه به ايشان عرض كرد:
إنّ أبي يُريدُ أن يَستَبيحَ مالي ـ : أنتَ و مالُكَ لأبيكَ .
پدرم مى خواهد مال مرا از آنِ خود كند ـ فرمود : تو و مال تو از آنِ پدرت هستيد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه به ايشان عرض كرد: پدرم دارايى مرا غصب كرده است ـ فرمود :
إنّ أبي غَصَبني مالي ـ : أنتَ و مالُكَ لأبيكَ .
خودت و دارايى ات از آنِ پدرت هستيد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به مردى كه به ايشان عرض كرد: من براى خود مال و عيالى دارم و پدرم نيز براى خودش مال و عيالى دارد و حالا مى خواهد اموال مرا بگيرد ـ فرمود :
أنتَ و مالُكَ لأبيكَ .
هم خودت و هم اموالت از آنِ پدرت هستيد.
الكافى ـ به نقل از حسين بن ابى علاء ـ
قلتُ لأبي عبدِ اللّه ِ عليه السلام ما يَحِلُّ للرّجُلِ مِن مالِ وَلَدِهِ؟ قالَ : قُوتُهُ بغَيرِ سَرَفٍ إذا اضطُرَّ إلَيهِ . فقلتُ لَهُ : فقَولُ رسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله للرّجُلِ الّذي أتاهُ فقَدَّمَ أباهُ فقالَ لَهُ : «أنتَ و مالُكَ لأبيكَ» ؟فقال : إنّما جاءَ بأبيهِ إلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله فقالَ : يا رسولَ اللّه ِ، هذا أبي و قد ظَلَمَني مِيراثي مِن اُمِّي، فأخبرَهُ الأبُ أنّهُ قَد أنفَقَهُ علَيهِ و على نَفسِهِ ، فقالَ : «أنتَ و مالُكَ لأبيكَ» و لَم يَكُن عِندَ الرّجُلِ شيءٌ، أ فكانَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَحبِسُ الأبَ لِلابنِ؟! .
به امام صادق عليه السلام عرض كردم : چه مقدار از مال فرزند براى پدر حلال است؟ حضرت فرمود : هرگاه ناچار شود، مى تواند به اندازه خوراك روزانه خود، به شرطى كه در حدّ اسراف نباشد، بردارد. عرض كردم: پس، فرموده رسول خدا صلى الله عليه و آله چيست كه وقتى شخصى پدر خود را پيش آن حضرت [به دادخواهى ]آورد، پيامبر فرمود: «خودت و دارايى ات از آنِ پدرت هستيد»؟امام عليه السلام فرمود: او پدر خود را پيش پيامبر صلى الله عليه و آله آورد و گفت: اى رسول خدا! اين پدر من حقّ مرا از ارثيه مادرم نمى دهد و پدرش به رسول خدا عرض كرد: آن را خرج او و خودش كرده است. در اين جا بود كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «تو و دارايى ات از آنِ پدرت هستيد»، و آن مرد چيزى نداشت [كه به پسرش بدهد چون همه را خرج او و خودش كرده بود]. آيا رسول خدا صلى الله عليه و آله بايد پدر را به دليل اعتراض فرزند بازداشت مى كرد؟!
حقّ فرزند بر پدر
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
حَقُّ الوَلَدِ على والِدِهِ أن يُعَلِّمَهُ الكِتابَةَ ، و السِّباحَةَ ، و الرِّمايَةَ ، و أن لا يَرزُقَهُ إلاّ طَيِّبا .
حقّ فرزند بر پدرش اين است كه او را سواد و شنا و تيراندازى بياموزد و جز روزى حلال خوراك او نكند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
حَقُّ الوَلدِ على والِدِهِ أن يُحَسِّنَ اسمَهُ ، و يُزَوِّجَهُ إذا أدرَكَ ، و يُعَلِّمَهُ الكِتابَ .
حقّ فرزند بر پدرش اين است كه نام نيكو برايش انتخاب كند، هر وقت بالغ شد، او را همسر دهد، و بدو قرآن بياموزد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مِن حَقِّ الوَلَدِ على والِدِهِ ثَلاثَةٌ : يُحَسِّنُ اسمَهُ ، و يُعَلِّمُهُ الكِتابَةَ ، و يُزَوِّجُهُ إذا بَلَغَ .
از جمله حقوق فرزند بر پدرش سه چيز است: برايش نام خوب انتخاب كند، سواد به او بياموزد و هر گاه به سن بلوغ رسيد، او را همسر دهد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در پاسخ به سؤال از حقّ فرزند ـ فرمود :
تُحَسِّنُ اسمَهُ و أدَبَهُ ، و تَضَعُهُ مَوضِعا حَسَنا .
نام نيكو بر او بگذارى و خوب تربيتش كنى و شغل و حرفه خوبى به او بياموزى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
حَقُّ الوَلَدِ علَى الوالِدِ أن يُحَسِّنَ اسمَهُ ، و يُحَسِّنَ أدَبَهُ .
حقّ فرزند بر پدر اين است كه نام خوبى برايش انتخاب كند، و او را نيكو تربيت كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
حَقُّ الوَلَدِ على والِدِهِ أنْ يُحَسِّنَ اسمَهُ ، و يُحَسِّنَ مَوضِعَهُ ، و يُحَسِّنَ أدَبَهُ .
حقّ فرزند بر پدرش اين است كه نام خوب بر او بنهد و حرفه خوبى به او بياموزد و خوب تربيتش كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مَن بَلَغَ وَلدُهُ النِّكاحَ و عِندَهُ ما يُنكِحُهُ فلَم يُنكِحْهُ ثُمّ أحدَثَ حَدَثا فالإثمُ علَيهِ .
هر كه فرزندش به سنّ ازدواج برسد و توانايى مالى داشته باشد كه او را همسر دهد و ندهد و از آن فرزند خطايى سر زند، گناهش به گردن اوست.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
رَحِمَ اللّه ُ مَن أعانَ وَلَدَهُ على بِرِّهِ ، و هُو أن يَعفُوَ عَن سَيّئتِهِ ، و يَدعُوَ لَهُ فيما بَينَهُ و بَينَ اللّه ِ .
خدا رحمت كند كسى را كه فرزندش را بر نيكى كردن به خود يارى رساند، بدين گونه كه از گناه و خطاى او در گذرد و به درگاه خدا برايش دعا كند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
رَحِمَ اللّه ُ والِدا أعانَ وَلَدَهُ على بِرِّهِ .
خدا رحمت كند پدرى را كه فرزندش را بر نيكى كردن به خود كمك كند.
امام على عليه السلام :
حَقُّ الوَلَدِ علَى الوالِدِ أن يُحَسِّنَ اسمَهُ ، و يُحَسِّنَ أدَبَهُ ، و يُعَلِّمَهُ القرآنَ .
حقّ فرزند بر پدر اين است كه نام نيكو بر او گذارد، او را نيكو تربيت كند و بدو قرآن آموزد.
امام صادق عليه السلام :
تَجِبُ للوَلَدِ على والِدِهِ ثَلاثُ خِصالٍ : اختِيارُهُ لِوالِدَتِهِ ، و تَحسينُ اسمِهِ ، و المُبالَغَةُ في تَأديبِهِ .
فرزند سه حق بر گردن پدرش دارد: مادر خوبى برايش انتخاب كند، نام نيكويى بر او بگذارد و در تربيت او بكوشد.
امام صادق عليه السلام :
بِرُّ الرّجُلِ بوَلَدِهِ ، بِرُّهُ بوالِدَيهِ .
نيكى كردن مرد به فرزندش، نيكى كردن اوست به پدر و مادرش.
بحار الأنوار : امام صادق عليه السلام به مردى كه عرض كرد: به كه نيكى كنم؟ فرمود :
والِدَيكَ ، قالَ : قَد مَضَيا ، قالَ : بَرَّ وُلدَكَ .
به پدر و مادرت، عرض كرد: آنها از دنيا رفته اند. فرمود: به فرزندت نيكى كن.
تربيت فرزند
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أكرِموا أولادَكُم و أحسِنوا آدابَهُـم .
به فرزندان خود احترام بگذاريد و آنها را نيكو تربيت كنيد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
أدِّبوا أولادَكُم على ثَلاثِ خِصالٍ : حُبِّ نَبيِّكُم ، و حُبِّ أهلِ بَيتِهِ ، و قِراءةِ القرآنِ .
فرزندان خود را بر سه خصلت تربيت كنيد: دوست داشتن پيامبرتان، دوست داشتن اهل بيت او و خواندن قرآن.
كنز العمّال : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود
ما نَحَلَ والِدٌ وَلدَهُ أفضَلَ مِن أدَبٍ حَسَنٍ .
هيچ پدرى به فرزند خود چيزى بهتر از تربيت نيكو نبخشيد
«و في خبر» عنه صلى الله عليه و آله : ما وَرَّثَ والِدٌ ولدَهُ أفضَلَ مِن أدَبٍ .
و در خبرى ديگر از آن حضرت آمده است: هيچ پدرى ارثى با ارزش تر از ادب براى فرزند خود به جاى نگذاشت.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
عَلِّموا بَنيكُم الرَّميَ ؛ فإنّهُ نِكايَةُ العَدُوِّ .
پسران خود را تيراندازى بياموزيد؛ زيرا موجب پيروزى يافتن بر دشمن است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
عَلِّموا أولادَكُم السِّباحَةَ و الرِّمايَةَ .
به كودكان خود شنا و تيراندازى ياد دهيد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
مُرُوا أولادَكُم بِالصَّلاةِ و هُم أبناءُ سَبعِ سِنينَ .
کودكان خود را در هفت سالگى به نماز خواندن وا داريد.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
الوَلَدُ سَيّدٌ سَبعَ سِنينَ ، و خادِمٌ سَبعَ سِنينَ، و وَزيرٌ سَبعَ سِنينَ، فإن رضِيتَ مُكانَفَتَهُ لإحدى و عِشرينَ ، و إلاّ فاضرِبْ على كَتِفِهِ ، قد أعذَرتَ إلَى اللّه ِ فيهِ .
فرزند هفت سال سرور است، هفت سال نوكر و هفت سال وزير و دستيار. اگر در بيست و يك سالگى از كمك كار بودن او راضى بودى كه خوب و گر نه بر شانه او بزن (به حال خود رهايش كن) كه تو درباره او نزد خداوند معذورى.
امام على عليه السلام :
مُرُوا أولادَكُم بطَلَبِ العِلمِ .
فرزندان خود را به آموختن دانش وا داريد.
امام على عليه السلام :
عَلِّموا صِبيانَكُم مِن عِلمنا ما يَنفَعُهُم اللّه ُ بهِ؛ لا تَغلِبُ علَيهم المُرْجِئةُ بِرَأيِها .
از دانش ما به كودكان خود چيزى بياموزيد كه خداوند به واسطه آن سودشان بخشد ؛ [فرقه ]مرجئه با آراى خود بر آنان چيره نشوند.
امام على عليه السلام :
عَلِّموا صِبيانَكُمُ الصَّلاةَ، و خُذوهُم بها إذا بَلَغوا الحُلمَ .
به كودكان خود نماز ياد دهيد و چون به سنّ بلوغ رسيدند، بر آن مؤاخذه شان كنيد.
امام باقر عليه السلام :
إنّا نأمرُ صِبيانَنا بِالصَّلاةِ إذا كانوا بَني خَمسِ سِنينَ ، فَمُروا صِبيانَكُم بِالصّلاةِ إذا كانوا بَني سَبعِ سِنينَ ، و نَحنُ نأمُرُ صِبيانَنا بِالصَّومِ إذا كانوا بَني سَبعِ سِنينَ بما أطاقُوا مِن صِيامِ اليَومِ فإن كانَ إلى نِصفِ النَّهارِ و أكثَرَ مِن ذلكَ أو أقلَّ فإذا غَلَبَهُمُ العَطَشُ و الغَرَثُ أفطَروا ؛ حتّى يَتَعوَّدوا الصَّومَ و يُطيقُوهُ ؛ فمُروا صِبيانَكُم إذا كانوا بني تِسعِ سِنينَ بِالصوم ما استطاعوا مِن صِيامٍ اليوم ، فإذا غَلَبَهُم العَطَشُ أفطَروا .
ما كودكان خود را وقتى پنج ساله شدند به خواندن نماز امر مى كنيم و شما كودكانتان را وقتى هفت ساله شدند، به خواندن نماز وا داريد. ما كودكانمان را وقتى به سن هفت سالگى رسيدند امر مى كنيم تا هر مقدار از روز را كه مى توانند روزه بگيرند نصف روز يا كمتر و يا بيشتر، و هر گاه تشنگى و گرسنگى بر آنان غالب شد افطار كنند، تا بدين ترتيب به روزه گرفتن عادت كنند و توان آن را بيابند و شما نيز وقتى كودكانتان نُه ساله شدند به آنان دستور دهيد تا هر مقدار از روز را كه مى توانند روزه بگيرند و هرگاه تشنگى بر آنان غلبه كرد روزه شان را باز كنند .
امام صادق عليه السلام :
الغُلامُ يَلعَبُ سَبعَ سِنينَ ، و يَتَعَلَّمُ الكِتابَ سَبعَ سِنينَ ، و يَتَعَلَّمُ الحَلالَ و الحَرامَ سَبعَ سِنينَ .
پسر بايد هفت سال بازى كند، هفت سال سواد بياموزد و هفت سال حلال و حرام را ياد بگيرد.
امام صادق عليه السلام :
بادِروا أحداثَكُم بِالحَديثِ قَبلَ أن تَسبِقَكُم إلَيهِمُ المُرْجِئةُ .
نوجوانان خود را، پيش از آنكه [فرقه ]مرجئه به سراغشان روند، بياموزيد.
امام صادق عليه السلام :
إنّا نأمُرُ صِبيانَنا بِالصِّيامِ إذا كانوا بَني سَبعِ سِنينَ بما أطاقُوا مِن صِيامِ اليَومِ .
ما كودكان خود را وقتى هفت ساله شدند، امر مى كنيم تا هر مقدار از روز را كه مى توانند روزه بگيرند.
بى احترامى به فرزند
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يَلزَمُ الوالِدَينِ مِن عُقوقِ الوَلَدِ ما يَلزَمُ الوَلَدَ لَهُما مِن العُقوقِ .
همان گونه كه فرزند نبايد به والدين خود بى احترامى كند، والدين نيز نبايد به او بى احترامى كنند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يَلزَمُ الوالِدَينِ مِن العُقوقِ لِوَلَدِهما ـ إذا كانَ الوَلَدُ صالِحا ـ ما يَلزَمُ الوَلَدَ لَهُما .
همچنان كه فرزند نبايد به والدين خود بى احترامى كند، پدر و مادر نيز نبايد به فرزند خود ـ اگر صالح باشد ـ بى حرمتى روا دارند.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
يَلزَمُ الوالِدَ مِن الحُقوقِ لِوَلَدِهِ ما يَلزَمُ الوَلَدَ مِن الحُقوقِ لوالِدِهِ .
همچنان كه پدر بر فرزند حقوقى دارد، فرزند را نيز بر پدر حقوقى است.
میزان الحکمه،جلد سیزدهم.